- کم اوفتادن (نِ دَ)
به ندرت و دیر پیدا شدن. کمتر یافته شدن. کمتر بدست آمدن:
افتادۀ تو شد دلم ای دوست دست گیر
در پای مفکنش که چنین دل کم اوفتد.
سعدی.
- کم اوفتادن مراد در کمند، به سختی برآورده شدن آرزو:
کسی را که همت بلند اوفتد
مرادش کم اندرکمند اوفتد.
(بوستان)
افتادۀ تو شد دلم ای دوست دست گیر
در پای مفکنش که چنین دل کم اوفتد.
سعدی.
- کم اوفتادن مراد در کمند، به سختی برآورده شدن آرزو:
کسی را که همت بلند اوفتد
مرادش کم اندرکمند اوفتد.
(بوستان)
